در جستجوی گلی در اعماق اقیانوس

مد من مکس
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پست مدرن» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


هنوز خیلی دور نشده بود. دنبالش کردم. دو قدم مانده بود تا دست روی شانه اش بگذارم که خودش برگشت. چهره اش خیلی با عکس اش تفاوت داشت. همیشه آن چیزی که واقعاً بود خیلی زیباتر از عکسش می شد. حتی زمانی که مثل حالا کاملاً خشمگین بود. مثل همیشه که وقتی عصبانی می شد، توی چشم هام زل زد و گفت: چیه؟ اینجا هم آسایش ندارم؟...مثل همیشه ام سرم را پایین انداختم، نفسی طولانی کشیدم. می دانستم که دوست ندارد ضعیف باشم. سرم را بالا آوردم و به گوشه زیبای چشمهایش نگاه کردم. کم مانده بود در آن زیبایی عجیب گوشه چشمش غرق شوم که دست خودم را گرفتم و کشیدمش بیرون.  مکثم داشت آزاردهنده می شد. بالاخره به حرف آمدم و گفتم: من فقط اومدم تا باهات حرف بزنم، اومدم بهت بگم چه بلایی داره سرزندگیم میاد...اومدم باز ازت خواهش کنم برگردی.... پوزخندش خراشی بر دلم انداخت. کمتر از یک ثانیه نگاهم کرد و در مسیر مخالف برگشت....قبلاً هم همینطور بود، نمی خواست ناراحتم کند، راهش را می کشید و می رفت توی اتاق و می گفت فعلا مزاحمم نشو...اینبار هم به راهش ادامه داد و رفت سمت قطعه خودش، در قبرش باز و بسته شد. سکوت حاکم شد. فهمیدم که باز هم باید شمع ها را خاموش کنم و قاب عکس اش را بردارم و به خانه خالی ام برگردم...



فی البداهه

4مرداد96

ده و چهل دقیقه گرمترین شب سال

  • میم